خیلی ها دوست دارند که بدونند اولین هر چیزی کجا بوده و چطوری بوده ، از این رو ما که اسم پیتزا داوود رو خیلی شنیده بودیم تصمیم گرفتیم بریم یه تستی بکنیم.
وارد کوچه لولاگر (آدرس کامل پائین صفحه هست) که می شید انتهای کوچه به اندازه یه وانت جعبه نوشابه پپسی می بینید که جلوی یه مغازه قدیمی هستش. وقتی وارد مغازه آقا داوود می شید دو سه تا میز کوچیک دو نفره می بنید و یه سکو که روش می تونید غذا بخورید. از طرفی هم روبروتون یه یخچال قدیمی که فقط توش کالباس و سوسیس می بینی که خورد شده آماده استفاده هستند.
ولی اینجا یه پیتزا فروشی معمولی نیست! اولین پیتزا فروشی ایرانه! پس باید توقع داشته باشید یه چیزاییش فرق کنه.
اینجا رسم و رسوم خودشو داره و اگه شما تا حالا اونجا نرفته باشید حتما” غافل گیر می شید. از این رسم و رسوماش براتون بگم:
تو این پیتزا فروشی هیچ غذای غیر از پیتزا گیرتون نمی یاد و شما می تونید از ۷ نوع پیتزایی که داره انتخابای خودتون رو داشته باشید. پیشنهاد من پیتزا مخلوط و یا پیتزا قارچه.
خوب حال نوبت سفارش دادنه : می گید یه پیتزا مخلوط و اون اسم شما رو می پرسه! شما باید اسم کوچیکتونو بهش بگید و الا دوباره می پرسه! بعد از این بلافاصله یه ۴۰۰ ، ۵۰۰ گرم کالباس که داخل فویل گذاشته شده رو جلوتون میذاره! که شما کلی تعجب می کنید که بابا من پیتزا سفارش دادم نه کالباس خام!!! این کالباس که میشه گفت از معمولی ترین کالباس های موجود بازاره و بصورت نامنظم با کارد خورد شده در اصل پیش غذای شماست. و شما با سس فراونو و آویشنو وفلفل می تونید میل کنید. به ازای هر پیتزا یکی از این کالباس ها هم میده. البته شما اگه بخواهید بازم کالباس میده انقدر که دیگه نتونی چیزی بخوری و بابت این کالباس ها از شما هیچ پولی نمی گیره!!! پس با خیال راحت بخورید.
من نمیدونم ، با این که می دونی کالباسش یک درصد هم گوشت نداره ، ولی با یه ولع خاصی شروع می کنی به کالباس خوردن که انگار تو عمرت کالباس نخوردی!
در مورد محل نشستن هم باید بهتون بگم معمولاً توی مغازه جایی برای نشستن نیست و شما باید بیرون مغازه مثل بقه مشتری ها بشنید. و اما مگه بقیه مشتری های چه جوری نشستند؟
بقیه از همون جعبه نوشابه ها که اول داستان براتون گفتم دارند استفاده می کنند. شما هم دو تا جعبه نوشابرو بر می گردونید و یکشو می کنید صندلی و یکیشو می کنید میز و در عین سادگی و راحتی غذاتون میل می کیند.
خوب حالا پیتزای شما حاضر شده و یکی باصدای بلند اسم شما رو صدا می کنه و اگه نشنوید ممد آقا بیرون مغازه دوباره صداتون می کنه! حالا پیتزا رو گرفتی یه پیتزا با نون بسیار نازک و تیکه های بزرگ کالباس و سوسیس و قارچ به همراه سس فراونو آویشن.. کاملاً پرملات طوری که وقتی بر میداری میریزه. البته بگم از همون مواد معمولی تشکیل شده.
و اما از اخلاقای دیگه آقا داوود : البته شبی که ما رفتیم خود آقا داوود نبود و یه شاگردی داشت بنام ممد آقا که می شد پسر خاله آقا داوود و بعد از بازنشستگی میاد اونجا کمک می کنه. اون می گفت که آقا داوود الان یه سه ماهی هست که پا درد داره و دیگه نمی یاد. اگه آقا داوود احساس کنه که کسی داره خالی می بنده ، یه زنگ زورخونه ای داره که اونو به صدا در میاره ، یا اگه احساس کنه که داری بیش از ظرفیتت پیتزا می خوای ، بهت نمیده ولی هر چقدر کالباس بخای بهت میده.
عکس آقا داوود
و اما از گفته های این ممد آقا، که خیلی هم شنیدنی بود در مود تاریخچه اینجا و مطالبی که از سایت های مختلف در مورد اینجا خوندم براتون بگم :
اینجا حول و حوش سال ۱۳۴۰ تاسیس شده ، و آقا داوود به همراه یه شریک ارمنی خود اینجا رو باز کردند. اینجا از همون روز اول ساده بوده و الان هم همونطوره. طولی نمی کشه که شریک ارمنی دست از شراکت می کشه و میره خارج و آقا داوود می مونه و مغازش. بعد از گذشت سه سال پیتزا پنتری توی ویلا باز میشه و بر خلاف پیتزا داوود، پیتزا پنتری یه جای باکلاس و پر از تجملات بوده و برای اینکه ثابت کنه که جای باکلاسیه شب اول شاه رو دعوت می کنه! بگذریم. اولین پیتزا رو آقا داوود ۱۱ قرون می فروخته و الان پیتزا هاش از ۲۴۰۰ تومان هست تا ۳۹۰۰٫
توی اینجا از سالاد و سیب زمینی خبری نیست. و اگه بخوای غذا رو ببری پیتزا رو توی جعبه نمی ذاره بلکه لای یه فویل می پیچه و به همراه یه دسته کالباس دیگه بهت میده .
یه راوی دیگه می گفت که وقتی از در مغازش خارج می شی ازت یه سوال می پرسه “سیر شدی ؟ ”
ممکن است غذای داوود پر باشد، و جایش کثیف باشد و صندلیهایش ناراحت. ممکن است لحظهای از کرده پشیمان شوى. اما داوود با هرچه که دارد یا ندارد تجربهای است باارزش حداقل برای یکبار. تجربه خوردن اولین پیتزای تهران.
آدرس :
زیر پل حافظ – خیابان نوفل لوشاتو – به سمت جمهوری – سمت چپ – کوچه لولا گر ( ۵۰ متر از ابتدای نوفل لوشاتو که برید جلو )
عکس های این مقاله از سایت www.nima.net تهیه شده و بخشی از تاریخچه هم از سایت www.tehranavenue.com گرفته شده. بقیه شم که تجربه خودمونه.
به اطلاع دوستان می رسونم هرکس ۴ تا پیتزاداوود رو باکالباساش بخوره تازه بامن هم رکوردشده.
میدونید خیلی دوست دارم یه همچین جایی که میگید برم اخه وقتی یه جای با کلاس که میری خیلی باید رعایت کنی مواضب خوردنت باشی ولی این مغازه که شما تعریفش و کردین خیلی حال میده
slam man az kharaj 3 bar faqhat be ashqh pidzza davod omadam iran 2 roz mondam pidzza khordam omadam
پیتزا داود حرف نداره من که خیلی دوست دارم بیشتر مردم به خاطر مرام و برخورده عمو داوده که دوسش دارن.
خیلیییییییییییییییییییییییی باهات حال می کنم حاج داود بزن زنگو
خیلی باحال بود، با اینکه من به تمیزی مکان غذاخوری خیلی اهمیت میدم ولی با این توصیفات زیبا خیلی دلم میخواد بیام تهران و با خوردن پیتزاهای آقا داوود یه تجربه به یادموندنی رو کسی کنم.
بازم ممنون از این اطلاعات زیبا 🙂
باسلام.باباآخه درسته مردم باتیکه های کالباس کیلویی ۲۰۰۰تومان گول بخورن.پیتزاهاش آشغاله.خام ونپخته که انسان با خوردنش هزار بیماری انگلی وقارچی میگیره.اعتماد نکنید.به خدا حیف که ۶۰۰۰تومان پول آشغال بدی بعدش نصفشو بریزی سطل زباله.۱۳آبان نود
دیشب با دوست عزیزی بعد از ۲۰ سال به پیتزا داود رفتم دلم از نبود آن همه آویخته به سقف و دیواری که دیگر وجود نداشت گرفت، اما برخورد داود با هان لحن قدیمی اما با مو و ریشی سفید و شکسته از ایام و پرسش علت غیبتم در این سالها مرا کشاند به بیش از ۲۰ سال پیش که با بهمن عافیت و سیروس و هاشم و امیر و… خیلی به آنجا می رفتیم، یادم می آید یک روز از کوه که بر می گشتیم به همراه سه دوست دیگر قرار گذاشتیم برویم پیتزا داود و هر کس کم آورد و دیگر نتوانست بخورد باید حساب کند، من نه کالباس اولش و نه نوشابه خوردم اما بچه ها چون خیلی گرسنه بودند و شلوغ هم بود شروع به خوردن کردند، سری اول پیتزاها خورده شد، سری دوم هم خورده شد هنگامی که می خواستم سفارش سری سوم بدهم بهمن داد زد تو رو خدا بسه مندارم می ترکم، قبول من باختمو به این ترتیب یکی از خاطرات به یاد ماندنی من به وجود آمد. دلم برای بچه ها که اکثرا مهاجرت کرده اند خیلی تنگ شده، راستی دیشب به یاد شادی آن روزها و نا شادی این ایام بسیار گریستم.
با سلام محیط جالب وباحالی بود ولی کیفیت اش ناجور بود پیشنهاد می کنم اصلا پیتزا مخلوط اش رو نخورید چون همون کالباس هایی که خوردینه به امتحانش می ارزه
با سلام
خدمتتون عرض کنم که بعد از ۱ سال خواهرم از خارجه تشریف آوردن و ما هم طبق معمول که توی این مملکت غیر از خوردن و سینما رفتن کار دیگه نمیشه کرد،گفتیم کجا بریم،هر کی یه جا رو گفت، یهو یکی از دوستای خواهرم گفت من میگم بریم اولین پیتزایی ایران (یعنی همون تهران)، منم که میدونستم دوست خواهرم آدم هنری و با کلاسی هست نه نگفتیم و دست رد به دل ساب مردمون نزدیم خلاصه فرداش ساعت ۱۲ قرار گذاشتیم از خیابان دیباجی رفتیم تا برسیم به مقصد معده ، ۵ نفر بودیم منم راننده و کل راه رو به این پیتزا فروشی فکر میکردم و اصلا به صحبتایی که تو ماشین میشد توجهی نداشتم ،عید فطر سال نود ۹۰ بود ، بازم مثل نمامی عیدها همه تهرانیها رفته بودن داهاتاشون و فقط تهرونیهای اصیل مونده بودن طهرون ، شهر خلوت بود ما هم ۱۵ دقیقه تو راه بودیم بالاخره رسیدیم و وارد یه کوچه باریک مثل فیلمهای سیاه و سفید زمان شاه بود ،هیچ کسی نبود ، تا اخرا کوچه رفتیم ،واقعا جاش خیلی باحال بود خود تهران قدیم بود……..ولی ولی حیف که تعطیل بود، شیکمم داشت قاروقور میکرد که یهو همون دوست خواهرم گفت بریم پنتری ،ما هم باز نه نگفتیم و رفتیم ،باز بود،پیتزا خوردیم ، ولی اصلا خوشمزه نبود ،۴ تا گارسون جون داشت که اصلا بلد نبودن چه جوری با مردم برخورد کنن ،مزه غذاهاشم که نگم بهتره فقط میتونم بگم که هر چی خوردیم مزه آب میداد ،داخلشم به نظر من کثیف بود ،و وقتی هم که داخل میشدی بوی گند میومد ،همه داشتن تظاهر میکردن که اینجا قدیمی ، تابلوهای قدیمی جوادی و دکوراسیون به ظاهر قدیمی.
میدونین اگه آدم واقعا با کلاسی هستین یعنی بااصالت هستین و تهرونی هستین مطمئن باشین که اگه برین پنتری حالتون بد میشه و ۳ ساعت بعد اسحال میشین ، من ۲ ،۳ باری مجبوری رفتم پنتری با gf ولی هر دفه رفتم پشیمونم حتی به درد رفع کتی هم نمیخوره چون از اول تا اخرش همه چی جواد و بیخودی حیف وقت شماست که برین ولی حیف پول نیست چون واحد پوا ما فعلا توی این قرن ارزشی نداره.
وقتی اومدم ۲ روز بعدش اینجا و صحبتای شما دوستان رو خوندم با اینکه پیتزا داوود بسته بود و نخوردم ولی از تعریفهای شما دوستان فهمیدم که حتما پیتزای خوبی چون وقتی وارد کوچه میشین همه چی واقعی و از این گارسونای بیریخت مو تیغتیغی خزه جواد با اون کتهای جواده به ظاهر فریب خبری نیستش ، من باز هم منتظر میمونم تا یه بار دیگه پا بده با کسی برو نقطه.
من تو کار تغذیه و غذای سالم هستم. خدا بگم چکارتون نکه . من تهران که کار میکردم سال ۸۱ بود تقریبا یه روز تصمیم گرفتیم بریم پیتزا بگیرم نهار تو اداره بخوریم . که یکی از بچه تهروونای قدیمی گفت برو فلان جا و بگیر اولش گفتیم نه و اینا که گفت اولین پیتزا تو ایرانه و ما بازهم زیاد تحویل نگرفتیم خلاصه قرعه به نام من افتاد و با موتور تو شلوغی تهران رفتم اونجا ولی تا رسیدم تو مغازش یه حسی منو میخ کوب کرد واقعا توصیفش محاله .تا اومدم به مغازه نگا کنم که کلی کالباس گذاشت جلوم که به قول گفته نویسنده متن مثل کالباس نخورده ها افتادم به جونشون و نفهمیدم که کی پنج تا پیتزا حاضر شده اومدم و از اون روز به بعد یعنی حدود ۱۰ ساله که میخوام برم پیشش ولی چون تهران نیستم نتونستم برم واقعا جای معرکه ای هستش هنوز تو یادمه . دم همتون گرم
سورملینا: خب داداش سال ۸۱ که ما نبودیم اینجا رو معرفی کنیم. چرا خدا ما رو چکار نکنه !!!!!!!!!!!
مواد درجه ۳ مهم نیست.بهترین رستوران تهران بری اگه تیپت مرتب نباشه چپچپ نگات میکنه میترسه فرار کنی.
داوود مرده.وقتی میری اصلا حواست به چیزی که میخوری نیست.
در ضمن من شنیدم ۱ دنگ به نام امام زمانه
این نظر شخصی منه ولی باید بگم بدترین پیتزایی بود که خوردم همه موادش درجه ۳ هستش و ارزان
آقا دمت گرم
من خودم تو علاءالدین کار میکردم البته قبل از اینکه مغازه آقا داود آتیش بگیره .
واقعا پیتزاش حرف نداره مخصوصا لذت خوردن اون کالباس هاش
راستی یه سوال
میگن ۳ دنگ اونجا به اسم امام زمانه درسته؟ یا نه
من و همسرم دیشب رفتیم داود الن چون ماه رمضان است تا ۲ شب باز است.ما پیتزا قارچ خوردیم.اتفاقا جاریم هم برده بودیم واون از اونجا چون مدرن نبود خوشش نیومد و کم خورد وآقا داود دید و گفت بخور دیگه ومن گفتم افطار زیاد خورده وسیره ولی آقا داود نوشته خالی نبند را که رو دیوارش هست را بهش نشون داد و ما هم کلی خندیدیم.آقا داود مثل همیشه ما را سر حال آورد.راستی چند شب قبل هم افطار رفتیم پیشش کلی من وهمسرم دلمون براش تنگ شده بود.آقا داود خرما و زولبیا هم گذاشته بود و موقع خداحافظی به ما یکی یه ۱۰ تومانی از اون کاغذی ها بهمون داد.ایشا ا… که سلامت باشه.
با سلام و خسته نباشید
بنده دانشجو رشته it هستم و این ترم ۳ واحد تجزیه تحلیل دارم وموضوع پروزه بنده (تجزیه تحلیل سیستم فست فود هست) و اطلاعات در وبلاگ شما خیلی خیلی به من کمک کرد چون من در به در دنبال اطلاعاتی راجع به اولین فست فودها یا اولین ارائه دهنده های غذاهای سریع برای پروزه ام می گشتم که در وبلاگ شما پیدا کردم. یک دنیا ممنون و دست گلتون درد نکنه
خیلی جالبه
یک دفعه من با خانمم رفتم
وقتی دو تاسفارش دادم آقا داود گفت چند نفرید گفتم دونفر
گفت یکی بس است براتون
خلاصه کالباسی را که داد بود خوردیم
دیگه همون یک پیتزا را هم نتونستیم بخوریم نصفش موند وقتی رفتم ظرفش را پس بدم همون باقیمانده را هم با کلی کالباس پیچیده تو فویل و بعد روزنامه گفت شب بگذارید رو چراغ داغ بشه بخورید.
خلاصه پیتزاش تاپ نیست ولی خود آقا داود و نوستالوژی مغازه اش معرکه است.
از نظر نوستالژی خیلی باخاله ولی واقعا کالباساش بده در حد سرطان و نون خشک
پست خاطره انگیزی بود
من از سالگی۸ (۱۸ سال پیش.:O .چقدر زمان گذشته.باورم نشد الان) به واسطه ی کلاس زبان ی که تو ساختمون روبروی مغازه ی داوود بودم،مشتریش شدم
خیلی خیلی از اون زمان ها خاطره دارم و این پستتون یاداوری ه اون زمان ها شد
قدیم ها مغازه ی داوود پر بود از یادگاری ها و تزئیناتی که همشونو از سقف آویزون کرده بود
و مغازه به تمیزی ه الان نبود
……………….
خلاصه خیلی خاطره
سلام من دیروز پیتزا داود بودم خیلی محیط صمیمی داشت دیروز که تصمیم گرفتیم بریم خیلی دلم میخواست خود عمو داود باشه که ببینمش اتفاقا وقتی رفتیم خودش بود خیلی از دیدنش خوشحال شدم درست همونطور که فکر میکردم بود
سلام پیتزا داوود آتیش گرفت با تمام خاطراتش و در اتیش سوخت حالا اگه اونجا برید داوود رو میبیند با یه محیط جدید
سلام،من مشتری داوود بودم اون زمانی که یه زنگوله داشت میزد میگفت خالی نبند،اون زمانی که دوست عزیز میکرد،یکی را میبردی میگفتی دوست عزیزش کن ی پیزا میداد ۲ساعت بعدش صداش در میومد،من هیچ جا به جز اونجا پیزا نمیخوردم و الانم برم ایران میرم اونجا،نویسنده محترم اینو نگفت که وقتی وارد کوچه میشی بوی آویشن مستت میکنه!!!!البته پیزا داوود با تمام قدیمی بودنش جای آدمهای بی کلاس نیست،تازه ب دوران رسیدهها عمران پاشون نمیرش ب اونجا!!!!
سلام
من یه زمانی حدود ۹ سال پیش با دوستم می رفتم اونجا هر وقت که با هم می رفتیم اونجا از ته نگاه آقا داود حس می کردم که می خاود یه چیزی بهم بگه شایدم من ته نگاهش متوجه چیزی می شدم که اونی که با من میومد اونجا دوستم نبود کاشی می شد اون زنگ رو برای منم به صدا در می آورد. بهر حال دست همتون درد نکنه منو یاد قدیما انداختید که البته آقاداود که خیلی محترمن ولی غذاشاهانه است برای مایی که دنبال ثبت خاطره توی ذهنامون می گردیم بشه دوباره مهمان مهمانوازی های آقا داود بشیم. متشکرم از مطلبی که گذاشتید.
منم خوردم خیلی خیلی خوشمزه و با لطف و صفا بود !!
من امروز ۱۲/۰۸/۱۳۸۸ باتفاق حمید تپول رفتم یه دل سیر تا بالای حنجره از کالباس و مخلفات اون
اولین بار من با دائیم ودوستاش به پیتزا داود رفتیم.پیتزا سوسیس وقارچ خوردیم .واقعاً هم خوشمزه وهم پر ملاط بود .کالباسشرو هم دیگه نگو .
آقای علی شهسواری
پسر آقا داود اونی که شما دیدید نیست که از دست
و دلبازیهای باباش ناراحت باشه
اتفاریال خیلی هم خوشحاله که باباش مردم داره
ایندفعه که مسیرت به پیتزا داود افتاد حتماً سراغی از پسرش بگیر تا بهت بگه
ارادتمند شما : پسر آقا داود
پیتزاهاش خوبه و یکم خمیره-حالا من یک جایه توپو معرفی می کنم که واقعا معرکه است
پیتزا رم واقعا معرکه است.پیتزاهاش از پرپروکم خوشمزه تره.جاش خیلی کوچیکه.بیشتر ِDelivery داره.ساندویچاشم عجیب غریب و خیلی خوشمزه است.حتمآ یکبار برو ببین چطوره
آدرسش-سعادت آباد-بلوار سرو غربی-بعد از میدان شهرداری-خیابان صدف-نبش سپیدار
سلام
منم امروز رفتم رفتم ، خیلی خوب بود
عمو داود هم خیلی آدم باحالی بود . امروز که ما رفتیم عمو داود خودش بود خودش می گفت گوگوش و پروفسور حسابی هم از مشتریاش بودن .
خوووووووووووووووووووووووووووووببببببببببببببببببببببببببببههههههههههههههههه
خوب بود فقط یه مقدار وقتشو بیشتر کنید
من امشب برای اولین بار رفتم. واقعا محیطش منو مجذوب کرد. اون کوچه،غروب، برخورد عمو داود که در بدو ورود احساس کردم می شناسمش. همسر من آدم نسبتا جدیه. عمو داود باهاش چند بار شوخی کرد. طوری که همسرم تمام مدت می خندید. ما یه پیتزا گرفتیم. با این حال نصفش موند. آخه با کالباسها سیر شده بودیم. در ضمن از ترس اینکه نبسته باشه، زود رفتیم. پس خیلی هم گرسنه نبودیم. می خواستم خودشو ببینم. دلم نمی خواست از پیتزامون چیزی بمونه. ترسیدم دلخور بشه. ولی واقعا جا نداشتم. مونده بودیم چه کار کنیم، که عمو داود گفت: «بده من برات بپیچم.» بعدش برامون لای فویل و روزنامه پیچید و به همراه کالباس دستمون داد. ولی معلومه که زود خسته می شه. آخه ما ساعت ۷:۳۰ رفتیم و گفت که دیگه تعطیله! ولی با این حال ما رو پذیرفت. ولی بعد از ما هر مشتری که می اومد، به ما چپ چپ نگاه می کرد که شما موندید که اینها هم اومدند!!!
اینقدر مجدوب کوچه اش شده بودم، که دو بار سراسرش رو رفتم و برگشتم! یه فضای غریبی بود. نمی تونم توصیف کنم…
ما شب ۴شنبه رفتیم کلی گشتیم تا پیداش کردیم
ولی متاسفانه بسته بود
حتما باید یه سر برم
یه نکته جالب کوچه ای که مغازه توشه ساختمون های داخل کوچه قرینه همدیگرند.
عمو داوود یک مرد واقعیه
سلام خیلی جالب بود واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتم دلم می خواد یک با ر برم اونجا به شرطی که خود آقا داوود هم باشه .دلم می خواد ببینمش
سلام خیلی با حال بود . از اونجایی که من تهرانی نیستم ولی بدم نمی آید یه روز تهران اومدم یه سر اونجا بزنم چون تو این پیتزایی به یه نکته توجه میشه همدردی با یه مشتری گرسنه! فرقی نمیکنه که کجا باشه وچه جوری *مهم اینه که سیر شی ! ها ها ها دیگه از اون نظرا دادم.!!!!!!!!!!!
hamin roza miam
منم هم برای اولین بار با کسی که دوستش دارم و اون الان ازم متنفر شده رفتم به پیتزا داوود و مطمئنم هیج جایی نمی تونه برام خاطره انگیز تر از اون جا بشه. کوچه ی زیبا با خونه های قدیمی برای من که عاشق اماکن تاریخی و پیشینه وطنم هستم بسیا ر برایم جالب بود. شاید همیشه تو همون تاریخ برم اونجا .
momkene faghat 1 bar gozaret be oonvar biofte vali motmaen bash in etefagh enghadr nadere ke ta modat ha be yadet mimoone, hata age ye sal azash begzare vo sholooghiye zendegit oono az yadet borde bashe baz etefaghi ba ye link, ye khabar ya ye bahs tamame khaterash jelot zende mishe: koocheye ghadimiye bonbasto begiro ta akhar boro, daste rast ye maghazeye noghli, sholoogh ta delet bekhad, tamiz nist vali hame daran ba eshteha mikhorano mikhoran, ye pahlevoon ke rostamo be yadet miare poshte yakhchale por az kalbas sefaresheto migire,shagerdash ba satooraye bozorg tondo tond kalbas miborano kenar mizaran, ye negah be doro var mindazee hata roo divaram jaye khali nist, enghadr sholooghe ke aval nemifahmi chi mibini, davood pahlevoon ye pa Don Corleonast vase khodesh, behet mige ki poolo hesab kone, koja beshinin cheghadr bokhori … havato dare & engar behtar az khodet mishnasatet, ta ajob kardi pizza sefaresh midio mishini, yedafe too ye foil ye kooh kalbas barat miaran! nakahste boodi vali mikhori enghadr ke dige jayi barat nemimoone, kalbaso sos & adviash momkene mamooli bashe vali engar too in maghaze hamechi jadooyiye & taze mazze peida karde, sir shodi vali taze ghazat mirese , hamin vaghtast ke dari be mohit adat mikonio taze tak take khoorde rizaye roo divaro mibini; pool ax neveshte… davood pedarvaar beine mizaye feshorde beham rah mire vo be harkas chizi mige vali alan dige harfash o doost dari, montazeri ta bishtaro bishtar bege, shanse khoobi dashte bashi az in pedare samimi eidiam migiri & oon eskenase 10 tomaniro mesle ye khatereye abadi too kifet negah midari, doost dari khabare in kashfeto be hame bedi vali kheili zood mifahmi ke kheilia mesle to montazeran ta darmoredesjh ba kasi sohbat konan,pizza davood ye sahneye namayeshe ke hamaro be bazi davat mikone, hata yebaram ke shode bayad emtehanesh kard…
hame chi be kenar, palangash ye tarafe dige, mashala gorbe nistan ke , palangan, manam ke mitarsam az gorbeeee, zahre maram shod pitttzaaaaa
امروز که توی سرچ به اینجا رسیدم و معرفی و عکس پیتزا عمو داوود رو دیدم و اون نوشته بسیار جالب چارمیخ رو خوندم هوس کردم یه سری دوباره به عمو داوود بزنم و یک صفایی یه این شکم ِ خیره بدم ….
خیلی جای باصفا و دوست داشتنی بود و خود آقا داوود خیلی صمیمی با مشتریهایش برخورد می کردند.
همتون دیوونه و بیکارید
خیلی بی شخصیتی
منو یاد نوجوونیم انداخت
هر وقت عمه ام مامان بزرگمو می برد اون سمت دکتر برامون پیتزا می گرفت از عمو داوود و می آورد همیشه هم از کالباسی که به عنوان پیش غذا سرو صحبت می کرد .
یاد اونروزا بخیر
ممنون از مطلبت
بچه اینا قدیمی شه وقتی میگفتی قاقا لی لی ما اینجا پاتقمون بود!!!!!!!!!!!
خیلی باحاله – یادش بخیر
سلام ؛این آقا داوود یه تیکه کلام معروف داره که خودشو مغازشم به این معروفه….پیتزا آقا داوود مشتی باش!!!
راستش من که تا حالا پیتزا داوود کپک نشنیده بودم!این اسما احتمالا بعد از فری کثافت مد شده..
eee eyvallll :)) man az yeki az doostaye faniim shenide boodam albate linke injaram un baram send kardeee hatman emtehanesh mikoooooniim;)
آقا پیتزا داوود چیه؟ یه سر برید ضلع شرقی میدون راه آهن ؛ یه پاساژ هستش ؛ ماکارانی میده ۳ پرس ۲۰۰ تومن ؛ واردپاساژ که میشین بوی پیاز داغش اشتهاتون رو تحریک میکنه ؛ بعد تو یه قابلمه بزرگ یه عالمه ماکارونی ریختن هی هم تفتش میدن ؛ بنظرم گوشت گربه هم میریزن توش ؛ خلاصه اگر فرصت کردین یه سر بزنین ؛ حیفه
سلام
من از مصاحبت با خود آقا داوود لذت میبرم ولی حس میکنم پسرش (که هیکل درشتی داره و ریش میذاره) از دست و دل بازیهای باباش خیلی دل خوشی نداره! نمیدونم حس شما چیه.